در قسمتهای پیشین مصاحبه، دکتر صمیمی راجع به یک پدیده ی نجومی مهمی به نام فورانهای پرتو گاما توضیح داد. در ادامه راجع به اهمیت این طرح و تأثیرات جهانی تحقیقاتش می گوید:
اگر ممکن است بفرمایید شما چطور وارد این طرح شدید؟
در واقع شروع طرح با من بود. ما در ایران آزمایشهایی کرده بودیم که نشان داده بود پرتوهای گاما در صفحه کهکشان در داخل کهکشان خودمان و از چشمه های نقطه ای و انرژیهای بالا می آیند. من می خواستم که این مسأله را با دقت بررسی کنیم. به همین دلیل به دکتر دیکسون پیشنهاد کردم که یک طرح تحقیقاتی به ناسا بدهیم و داده ها را در اختیار بگیریم و با استفاده از روش جدید ایشان آنها را تحلیل کنیم به همین ترتیب بود که گروهی، که قبلاً اسم بردم، این کار را شروع کرد. وقتی کار را شروع کردیم، ما که منتظر دیدن چشمه های نقطه ای بودیم، به نتیجه ی جالب توجهی رسیدیم. به این ترتیب که در انرژیهای بالاتر از یک Gev، علاوه بر پرتوهای گامایی که از صفحه ی کهکشان می آید، از هاله ی کهکشان هم پرتو گاما می آید. برای اینکه بهتر متوجه شوید، به این نقشه توجه کنید. در این نقشه رنگهای مختلفی دیده می شود. در اینجا مناطق پررنگ تر نشان دهنده ی آن است که شدت تابش گاما بیشتر از مناطق روشنتر است. همان طور که می بینید علاوه بر صفحه ی کهکشان، که گروه قبلی فقط به آن توجه کرده اند، در
هاله نیز مناطقی وجود دارد که از آنجا پرتو گاما می آید. تابش گامایی که از هاله کهکشان می آید، و در این نقشه دیده می شود، فقط در انرژی های بالای Gev1 و Gev2 دیده می شود. یعنی اگر انرژیهای پایین را بررسی کنیم این نقاط دیده نخواهد شد. پیش از این کسی از وجود این پرتوها در کهکشان اطلاع نداشت و از نظر تجربی هم انتظار نمی رفت که از هاله ی کهکشان پرتو گاما بیاید. از طرفی، چون کسی انتظار چنین چیزی را نداشت، برای آن توجیهی هم نبود.
توجیه این کشف هر چه که باشد، خود این نکته که در هاله ی کهکشان منبع گاما، آن هم با انرژیهای بالا وجود دارد، کشف تجربی مهمی است که فقط با استفاده از روشهای جدید ممکن بود به آن دست پیدا کرد.
پرتوهای گاما ناشی از واکنشهای شدید است. بنابراین انتظار می رود که این پرتوهای پرانرژی، از جایی مانند مرکز کهکشان، که در آنجا تراکم بسیار زیاد است گسیل شود. به این ترتیب، آیا این کشف تصادفی بود یا اینکه آزمایشی که این داده ها را داده بود، به طور برنامه ریزی شده، بررسی هاله را هم جزو دستور کارش داشت؟
این آزمایش ایگرت، که اکنون هم فعال است و داده می فرستد، در واقع تمامی آسمان را جاروب می کند. این هم درست است که انتظار داریم در مرکز کهکشان و صفحه کهکشان درخشش گامای بیشتری ببینیم، و در واقع نقشه هم همین را نشان می دهد (مرکز و صفحه ی کهکشان در انرژی بین 1 تا Gev2 بسیار درخشانتر از هاله ی کهکشان است). ولی نکته ی مهم در کشف جدید این است که از هاله ی کهکشان هم مقداری درخشش پرتو گاما در انرژیهای بالا گسیل می شود. این مقدار، اگر چه به نسبت صفحه کهکشان به مراتب کمتر است، ولی قبلاً هیچ تصور نمی شد که در هاله ی کهکشان هم تابش پرتو گاما وجود داشته باشد.
آقای دکتر، لطفاً در مورد نحوه ی انتشار این خبر و میزان تأثیر آن بر جهان علم توضیح بیشتری بفرمایید.
همان طور که گفتم خبر این کشف را کمیته ی علمی کنفرانسی که قرار بود این نتایج در آن مطرح شود، در اختیار رسانه ها قرار داد. امروزه دیگر این طور نیست که فردی یا گروهی که کار مهمی انجام داده است، خودش خبر را منتشر کند، بلکه کمیته های علمی میزان اهمیت خبر را تشخیص می دهند و اگر آن را کشف مهمی بدانند، در اختیار رسانه ها قرار می دهند. بعد از انتخاب خبر هم از کسی که کار را انجام داده است – یا اگر کار به صورت گروه بوده است، از سرپرست گروه – خواسته می شود که آن را به عنوان خبری عمومی در اختیار رسانه ها قرار دهد. سرپرست این طرح هم، همان طور که گفتم، دکتر دیکسون بود که خود وی متن خبر آن را تهیه کرد. در اینجا هم من ترم پیش که در دانشگاه صنعتی شریف نجوم درس می دادم از طریق یکی از دانشجویانم، که با من کار می کند، خبر را در اختیار کلاس قرار دادم. و این همزمان بود با انتشار آن در روزنامه های مشهور امریکا، مانند واشینگتن پست. البته من خودم هنوز شکل اعلام شده ی خبر را ندیدم، ولی دوستانم در واشینگتن به من اطلاع دادند که در پایان خبر، که معمولاً نام همکاران طرح و محل کارشان می آید، نام من و دانشگاه صنعتی شریف هم آمده است.
میزان تأثیر این خبر بر جامعه ی علمی را نمی شود الان گفت، یا قضاوتی کرد. امروزه شرایط کار تجربی در نجوم طوری است که خود شخص که آزمایش را انجام داده است، گاهی نمی تواند داده های خودش را آن طوری که دیگران می توانند، تفسیر کند. ما این کشف را روی داده هایی که دیگران زحمت کشیدند به دست آوردیم، و از تأثیرش چیزی نمی توان گفت؛ ولی به خودی خود کشف مهمی است.